اکرامی‌فر: پروانه نجاتی متعهدانه مخاطب را با اشعارش همراه می‌کند/ عرفان‌‌پور: «نجاتی» به گردن شعر امروز حق دارد
چهارشنبه 28 تير 1396

در نشست نقد و بررسی «یک ماه، یک کتاب» مطرح شد

اکرامی‌فر: پروانه نجاتی متعهدانه مخاطب را با اشعارش همراه می‌کند/ عرفان‌‌پور: «نجاتی» به گردن شعر امروز حق دارد

محمود اکرامی‌فر، در نقد کتاب «بهانه‌ها»، «پرنده مصلوب» و «من سردم است» گفت: وقتی کتاب‌های یک شاعر و نویسنده به عدد چهارده می‌رسد مسلما آن شاعر کاملا پخته شده است و خانم نجاتی هم قطعا به این پختگی و کمال رسیده است.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، به نقل از خبرگزاری فارس، در ششمین جلسه نقد و بررسی کتاب شعر زنان، سه اثر از پروانه نجاتی، شاعر، عصر دوشنبه 26 تیرماه در سالن سلمان هراتی حوزه هنری نقد و بررسی شد. این نشست با حضور پروانه نجاتی، محمود اکرامی‌فر، سودابه امینی، فریبا یوسفی و شاعران جوانی چون میلاد عرفان‌پور، طراوت پور، سارا ناصرنصیر، نفیسه‌سادات موسوی و جمعی از شاعران کشور برگزار شد.
محمود اکرامی‌فر، شاعر خراسانی، در این نشست ابتدا درباره کتاب شعر «پرونده مصلوب» پروانه نجاتی گفت: صحبت در ارتباط با کار خانم نجاتی آن هم به‌ویژه «پرنده مصلوب» ایشان، کاری است سهل و ممتنع چون خودش شاعر است. ممتنع است از این بابت که حرف درباره ذهنیت و خیال‌‌ها و فضاهای شاعرانه است؛ چراکه به هرحال من می‌خواهم راجع به چهاردهمین اثر ایشان صحبت کنم و وقتی یک شاعر به این عدد می‌رسد به معنای این است که کاملا پخته شده است؛ ضمن اینکه چهارده هم عدد مقدسی است و نشان از کمال دارد. به نظرم این شاعر بزرگوار مسیری را پله پله طی کرده تا به ملاقات دفتر چهاردهم نائل آمده است. بنابراین از این حیث کمی مشکل است. به اعتقاد من خانم نجاتی دارای جهان‌بینی و ایدئولوژی خاصی است و شعر برای ایشان یک رسانه است. درواقع ایشان بیش از آنکه شعر بگوید می‌خواهد بگوید من نوعی این دغدغه‌ها را دارم و همین دغدغه‌مندی و پیام‌محوری شاعر باعث می‌شود شاعر در خیلی از جاها تعهد شاعری را بر رسالت شاعری بیشتر بداند، یعنی بیش از آنکه بخواهد شعر بگوید می‌خواهد حرف بزند.
وی ادامه داد: گاهی ما تعهد شاعری داریم و می‌خواهیم نسبت به جامعه خود حرف بزنیم ولی گاهی هم پیش می‌آید می‌خواهیم شعر بگوییم و تنها دغدغه‌مان گفتن شعر است. به نظرم خانم نجاتی از شعر به عنوان یک ابزار و رسانه برای بیان عواطف و بیان ایدئولوژی خودش استفاده کرده است و  واقعا حرف به سراغش می‌آید که او هم به سراغ شعر می‌رود. درواقع ایشان حرف‌های خودش را موضوع قرار داده است تا تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد. لذا اثرگذاری درد برای ایشان اهمیت بیشتری دارد و بیان و انتقال دغدغه‌های ذهنی‌اش بیش از سرودن شعر برایش مهم است. این تعهد شاعری به نوعی تعهد به حرف معلمی و مادری وی است که او را در برخی ابیات به تصاحب شاعری می‌رساند. از نگاه شخصی من به نظر می‌آید حرف خوب زدن برای خانم نجاتی بهتر از خوب حرف زدن است. به اعتقاد من بیشتر اشعار او جنبه آموزشی و تربیتی دارد.
دبیر دومین جشنواره شعر فجر همچنین به نکته‌ای دیگر در اشعار پروانه نجاتی اشاره و اظهار کرد: یک بحث جدی کارهای خانم نجاتی، بحث تاخر فرهنگی است که در نگاه جامعه‌شناسی بدین معناست که بُعد مادی فرهنگ بر بُعد معنوی فرهنگ می‌چربد، یعنی بحث تاخر فرهنگی به عنوان مثال در شعر «گوشی همراه» این شاعر دیده می شود. نکته دیگر عرفان اجتماعی است که با توجه به شناخت اجتماعی که ایشان دارد، گره‌های کور جامعه را می‌شناسد و کارش را بلد است. به عنوان نمونه در کتاب شعر «من سردم است» صفحه 66 «مسیحای عدالت» که شعر بسیار خوب، شریف و شیرینی است. در مجموع همین تعهد شاعری است که ایشان به حرف خوب زدن توجه می‌کند. همچنین تسلط او بر زبان و ذهنیت عام مهم و خوب است که همه از آن استفاده می‌کنند. مثلا ایشان از نوحه «ممد نبودی ببینی» در اشعارش خیلی خوب استفاده کرده است. درواقع ما دو شیوه انتقال پیام داریم، یکی شیوه آشنایی زدایی که مخاطب را نگه می‌دارد اما با شما همراه نمی‌کند و دوم شیوه آشنایی، که مخاطب را با شما همراه می‌کند. من باورم است که ایشان در شعرهایش با این سه کتاب از شیوه آشنایی استفاده کرده و مخاطب را با خود همراه کرده است؛ یعنی مخاطب را نگه نمی‌دارد، بلکه دست مخاطبش را می‌گیرد و با او راه می‌رود. به نظرم از این جهت وی موفق بوده است. ما یک گفتار معیار داریم که مختص تهرانی‌هاست و یک گفتار غیرمعیار داریم که برای شهرهای دیگر است. مثلا اگر در جایی از کلمه نیس به معنای نیست استفاده می‌کنیم نباید در جایی دیگر کلمه نیست را به کار ببریم.
اکرامی‌فر در پایان صحبت‌هایش خاطرنشان کرد: خانم نجاتی بزرگوار اگرچه یک خانم است اما اصلا در هیچ کدام از اشعارش یک زن نمی‌بینید، یعنی در شعرهایش نه از آشپزی خبری است، نه صدای چرخ خیاطی می‌آید و نه ... او با دردهای اجتماعی شعر می‌گوید، نه با دغدغه‌های یک زن، بلکه به عنوان یک انسان معاصر شعر می‌گوید. وی به عنوان یک رجل معاصر فارغ از جنس زن یا مرد دغدغه‌های یک انسان معاصر مسلمان متعهد به انقلاب جمهوری اسلامی ایران را می‌گوید.
من در پایان از حوزه هنری سپاسگزارم، همچنین از خانم نجاتی تشکر می‌کنم که اجازه داد شعرهایشان را بخوانم و درباره‌اش صحبت کنم. امیدوارم همیشه شریف، زلال و مانا باشند.
در این مراسم سودابه امینی، شاعر، نویسنده و فعال عرصه ادبیات کودک، نوجوان و بزرگ‌سال نیز نکاتی درباره سه اثر «پرنده مصلوب»، «بهانه‌ها» و «من سردم است» پروانه نجاتی که به شکل یادداشت تهیه کرده بود مطرح کرد.
عضو انجمن روزنامه‌نگاران دفاع مقدس در صحبت‌هایش به تجلی عشق در اشعار این شاعر، عشق در جهان فردی، عشق در پیوند با مفاهیم اعتقادی، عشق و عرفان اجتماعی، اشعار دفاع مقدس، مادرانه‌ها و ... اشاره کرد و توضیحاتی ارائه داد.
امینی در بخشی دیگر از سخنانش به شتابزدگی در گزینش اشعار توسط شاعر اشاره کرد و گفت: چاپ سه کتاب در سه سال پی در پی موجب شتابزدگی در گزینش شعرها توسط شاعر شده است و به نظر می‌رسد تکرار شعرها در دو مجموعه به همین شتابزدگی مربوط است. حدود چهارده شعر مشترک در دو کتاب «بهانه‌ها» و «من سردم است» وجود دارد و این البته نقطه قوت محسوب نمی‌شود و این سوال را ایجاد می‌کند که آیا شاعر در پی کتاب‌سازی بوده است یا ناشران برای چاپ کتاب ایشان، در پی سبقت گرفتن از یکدیگر بوده‌اند. به هرحال همین موضوع یعنی چاپ سه کتاب در سه سال متوالی دست شاعر را برای یکدست کردن اشعار هر مجموعه بسته؛ گویا شاعر مجبور شده شعرهای طنز، شعرهای آیینی، شعرهای دفاع مقدس و اشعار مناسب مخاطبان عام را در یک مجموعه قرار بدهد و حتی از گلچین اشعار خود صرف نظر کرده و این کار را به عهده مخاطب بگذارد.
پروانه نجاتی، شاعر، نویسنده ملقب به بانوی شعر شهدا نیز در جلسه نقد و بررسی کتاب‌هایش خاطرنشان کرد: همه موارد را در مورد کتاب‌هایم تایید می‌کنم ولی توضیحات کوچکی دارم. نکته‌ای که خانم امینی به آن اشاره کردند که علی رغم بانوی شعر شهدا بودن، تمام شعرهایم عاشقانه است. جا دارد توضیح بدهم که بله من با شعر عاشقانه کارم را شروع کردم و در مجموع هم اشعار عاشقانه زیادی می گویم. در زمینه اینکه تعهد شاعری‌ام بیشتر برایم مهم است هم باید بگویم من هرچه دلم گفت را می‌گویم. گاهی ممکن است با بچه‌هایم صحبت کنم، گاهی دلم می‌خواهد با دانش‌آموزانم حرف بزنم و گاهی هم ممکن است برای خودم بگویم. همچنین در اشاره به نکته‌ای که مربوط به زبان گفتار شعرهایم بود، من اصلا خودم را شاعر گفتاری نمی‌دانم، زبان دلتنگی‌های من غزل است اما احساس می‌کنم برخی مسائل را باید با زبان مخاطب حرف زد در مجموع تمام ایردات اشعارم را می‌پذیرم.
به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، در ادامه این مراسم فریبا یوسفی، شاعد و نویسنده، سخنان کوتاهی مطرح کرد و گفت: با اینکه من اکنون در جایگاه یک منتقد نیستم که بخواهم درباره اشعار خانم نجاتی صحبت کنم اما دلم می‌خواهد به یک نکته اشاره کنم و آن هم  درباره کتاب شعر «پرنده مصلوب» ایشان است که در بخش پایانی کتاب مناجات‌ها و دغدغه‌های پنج شخصیت از گفت‌و‌گوهای مادر، پدر، دختر، پسر و خدمتکار خانواده با خداوند را بیان کرده است. این مناجات‌ها با وجودی که زبان ساده‌ای دارند ولی نکته دقیقی در آن هاست و دغدغه‌های افراد مختلف با امکانات گوناگون را نشان می‌دهد. به نظرم نکته ظریفی بود و دوست داشتم از این نکته رد نشویم و به آن اشاره کنم.
در ادامه میلاد عرفان‌پور، شاعر جوان، در سخنانی کوتاه ضمن ابراز خرسندی از حضور در جلسه خاطرنشان کرد: می‌توانم بگویم تقریبا از نوجوانی، از 12 سالگی‌، با اشعار خانم نجاتی انس داشتم. به نظرم ایشان شاعری است که بر گردن شعر امروز  حق دارند. از ویژگی‌های اشعار ایشان، پویایی مداوم در دوره‌های مختلف است که از دغدغه‌های شاعری‌اش نکاسته است و این هم یکی دیگر از ویژگی‌های اشعار اوست. به نظرم وی نمونه کم‌نظیر در بین بانوان شاعر است. ما در کتاب‌های متعدد ایشان می‌بینیم که از زوایای مختلف به دغدغه‌های خود پرداخته است. خانم نجاتی یکی از نمونه‌های شاعرانی است که اشعارش صدق بیشتری دارد. به اعتقاد من در حوزه سلامت زبان و نزدیکی به زبان گفتار هم می‌شود در مورد شعر خانم نجاتی بحث کرد. همچنین در زمینه اشعار انتقادی هم باید گفت ایشان ورود موفقی داشته و نگاهشان درست است.
طراوت پور، شاعر، آخرین سخنران این نشست بود که وی هم در سخنانی کوتاه به ارائه نکاتی پرداخت.
این شاعر اظهار کرد: صحبت‌های خوبی از سوی دوستان مطرح شد و من فقط به شکل تیتروار به بیان چندین نکته تخصصی از بُعد ادبی می‌پردازم. خانم نجاتی همیشه فاتحانه حرف می‌زند و گویی هیچ شکستی اتفاق نیفتاده است و همیشه مثل یک فاتح از ارزش‌ها صحبت می‌کند. البته آدمی که دغدغه‌مند است باید هم این‌گونه باشد. حسن اشعار ایشان این است که بسامد واژگان زنانه در آن بالاست و این اتفاق خوبی است. اشعار خانم نجاتی خودش را به نوعی صاحب انقلاب و درد و رنج‌هایی که مردم کشیده‌اند می‌داند.
ادامه این نشست با شعرخوانی شاعران حاضر در نشست ادامه پیدا کرد.
 
نظر بدهید